گرچه آگهی "اکبر ترکان درگذشت"، در بین انبوه خبرها یک جمله ی کوتاه بیشتر نبود، اما بازتابی که این خبر بر جان دوستانش گذاشت، دراز آهنگ تر از تاثیر از دست دادن یک آشنای نزدیک و یک پناه و یاور بود، چرا که ترکان به راستی، به گفته ی ملک الشعراء بهار، "به غیرت از امرا و به حکمت از حکما" پیشتر بود. ویژگی های بسیاری ترکان را در بین مدیران هم عصرش ممیز، بلکه سرآمد می کرد:
ترکان خود ساخته بود.
او چون بسیاری دیگر مست از نوشیدن باده ی قدرت در کاسه ی سر شهیدی از خاندان خود نبود. هرچه کرد و به هر کجا رسید همه از سایه ی همت عالی خود داشت.
ترکان خردمند بود.
او به گردش کارها نگاهی کل نگر و ریشه یاب داشت. لاف خردمندی نمی زد و در فرآیند گفتگوهای چاره یاب، تصویری درست از گذشته و نقشه ای تفصیلی از راه های گریز پیش رو به دست می داد.
ترکان پاکدست بود.
او برفراز جایگاه های مدیریتی بسیاری نشست اما به پیروی از پیشوایش، "بر خوان جهان پنجه نیالود."
ترکان شجاع بود.
هرگز به هنگام پیگیری هدف، دچار لرزش دست و لکنت زبان نمی شد. سر بلند و جان بر کف و استوار قدم بر می داشت. چشمان نافذ او در دایره ی پلک هایی که این اواخر از شدت رنجوری جسم فرو افتاده بودند، تنها روی هدف خیره می ماند و تا پیکان اراده اش بر هدف نمی نشست، از آن جدا نمی شد.
ترکان یار بود.
دوستانش در هیات اجرایی انجمن فارغ التحصیلان یاری های او در هنگام بحران فعالیت را به یاد دارند. آن روزها گفته های گرمش نه تنها برای یارانش آرامش بخش بود، بلکه دست های گرمش تا به آن جا برای یاری دراز شد و نفوذ اجتماعیش تا به آن حد بکار آمد که سرای خاطره انگیز شادروان دکتر مجتهدی، برای بسامان شدن انجمن در اختیار گذاشته شد.
ترکان، تنها آنچه برشمرده شد نبود. وی در بین مدیران شناخته شده ی فردای انقلاب از بسیاری وجوه یک انسان اکبر بود. دوستانش در انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف که از سال 1381 بطور پیوسته حضور موثر او در هیات امنا و در پنج دوره هیات اجرایی انجمن را در کنار خود داشتند از پروردگار درخواست آمرزش برای این روح گرانقدر و تمنای صبر برای خانواده ی ارجمندش دارند.