-->

گذري بر تاريخ معاصر دانشگاه

تاریخ درج: 20 مرداد 1384

 

گفتگو با مسعود معين زاده این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اول مختصري از شروع كار خود در دانشگاه صنعتي شريف بگوئيد.

پس از اخذ درجه كارشناسي ارشد طراحي مهندسي از هنرسراي عالي(هسته اوليه دانشگاه علم و صنعت ايران)، در ارديبهشت ماه 1345 ، آگهي استخدام دانشگاه صنعتي شريف (در آن زمان آريامهر) را در روزنامه خواندم و به فكر استخدام در اين دانشگاه افتادم. اوائل تيرماه 45 مدارك درخواست استخدام خود را به معاون دانشگاه دكتر هوشنگ منتصري كه در دانشكده استاد رياضي ما بودند تحويل دادم. بعد از موافقت با اين درخواست، از تاريخ 10/5/1345 كار خود را با عنوان معلم گروه آموزشي رسم فني با امضاي روانشاد مرحوم دكتر محمد علي مجتهدي رياست دانشگاه ( كه در آن زمان نيابت توليت عظمي ناميده مي شدند) و با همكاران ديگر مهندس علي امير فضلي (دكتر امير فضلي فعلي) و مهندس محمد باقر رجالي زاده ( دكتر رجال) و با سرپرستي جناب آقاي مهندس نيايش شروع كردم.

  • استخدام ساير اعضاء هيات علمي و شروع كارشان در دانشگاه چگونه بود؟

مرحوم دكتر مجتهدي از اواخر اسفند ماه 1344 تا اوائل خرداد ماه 1345 به كشورهاي اروپايي و همچنين آمريكا مسافرت نموده و از فارغ التحصيلان ممتاز ايران دانشگاه هاي خارج از كشور براي استخدام در دانشگاه دعوت كردند. 36 نفر از اين فارغ التحصيلان به همراه 18 نفر از فارغ التحصيلان ممتاز دانشكده فني دانشگاه تهران، دانشكده پلي تكنيك و هنرسراي عالي و چند نفر ديگر، اين دعوت را پذيرفتند. به اين ترتيب، با جمعاً 61 نفر فعاليت دانشگاه در پنج گروه رياضي، فيزيك، شيمي، رسم فني و كارگاه ها در تاريخ شنبه 2/7/45 با 414 نفر دانشجو كه از طريق كنكور مربوط به اين دانشگاه انتخاب شده بودند، شروع گرديد از اين61 نفر دكتر علي‌اكبر سيف‌كردي (دانشكده مهندسي شيمي)، اينجانب (مركز گرافيك مهندسي)، دكتر فريدون معطر (دانشكده شيمي)، دكتر علي امير فضلي(دانشكده مكانيك)، دكتر منوچهر راد (دانشكده مكانيك) و دكتر سيد جلال الدين شايگان (دانشكده مهندسي شيمي) ، باقي مانده و مشغول خدمت هستند.  10 نفر داراي درجه دكتري و بقيه بيشتر فوق ليسانس مهندسي، فوق ليسانس و چند نفر هم ليسانس و غيره بودند. دكتر عباس انواري (فيزيك) و دكتر كاظم پور آذرنگ (متالورژي) هم، استخدامي در بهمن و اسفند 45 هستند. قابل ذكر است كه بسياري از اعضاء بعد ادامه تحصيل داده و دكتراي خود را دريافت كردند.

  • روساي دانشگاه قبل از انقلاب چه كساني بودند ؟

روساي دانشگاه قبل از انقلاب عبارتند از مرحوم دكتر مجتهدي ، پروفسور رضا، مرحوم دكتر امين، دكتر نصر، دكتر ضرغامي، پروفسور مهران و مدت كمي هم مرحوم دكتر حسينعلي انواري كه همگي براي پيشبرد دانشگاه زحمت كشيدند و از لحاظ آموزشي و تحقيقاتي موفق بودند. البته سهم مرحوم دكتر مجتهدي به دليل اين كه موسس دانشگاه بود و نظم و انضباط خاصي را در دانشگاه پياده كرد و مرحوم دكتر امين كه آئين نامه هاي آموزشي و اداري را تدوين و كميته هاي رسيدگي به اين موارد را تشكيل داد، از ديگران بيشتر است.

  • اوضاع دانشگاه پس از پيروزي انقلاب اسلامي چگونه بوده است؟

پس از منتفي شدن انتقال دانشگاه به اصفهان و ابقاء دانشگاه در تهران (شهريور 1357) براي اولين بار مرحوم دكتر حسينعلي انواري، از اعضاء قديمي دانشكده ي برق و معاون آموزشي دانشگاه با راي اعضاء شوراي دانشگاه به سمت رئيس دانشگاه منصوب و 700 نفر دانشجو هم پذيرفته شدند. ليكن اين دانشگاه و ساير مؤسسات آموزشي ديگر، مدت كمي فعال بوده و از تاريخ 15/8/57 به علت جريانات انقلاب و همچنين درگيري با رژيم گذشته تعطيل شدند و پس از پيروزي انقلاب در نيمه دوم سال تحصيلي 58-57 فعاليت هاي خود را از سر گرفتند. در اين زمان اداره ي دانشگاه به شوراي هماهنگي كه متشكل از 27 نفر اعضاي هيات علمي ، 15 دانشجو و 12 نفر از كاركنان اداري بود، واگذار شد. بنده هم يكي از اعضاي اين شورا بودم. شوراي آموزش دانشگاه هم جداگانه به كار خود ادامه مي داد. فعاليت شوراي هماهنگي در كتابچه اي به نام « كارنامه شوراي هماهنگي دانشگاه صنعتي شريف » در شهريور ماه 1359 به همت دكتر علي محمد رنجبر، رئيس وقت دانشگاه منتشر شد.

  • نحوه ي انتخاب دكتر رنجبر به سمت رياست دانشگاه چطور بود؟

كميته اي از طرف شوراي هماهنگي براي تعيين رياست دانشگاه انتخاب شد. اعضاء اين كميته عبارت بودند از مرحوم شهيد دكتر حسن عباسپور، دكتر عباس علي مدديان و بنده. اصرار اين كميته براي ادامه ي كار دكتر حسينعلي انواري، از طرف خود ايشان بي نتيجه ماند و در تاريخ 7/5/58 از اين سمت استعفا دادند . به دنبال آن ، آقاي دكتر رنجبر با راي اعضاء اين شورا (از40 نفر اعضاء حاضر در جلسه ، 34 راي موافق و 6 راي ممتنع بود) به سمت رياست دانشگاه منصوب گرديدند.

  • فعاليت هاي ديگر شوراي هماهنگي چه بود؟

تغيير نام دانشگاه صنعتي آريامهر به دانشگاه صنعتي شريف با همه پرسي از كليه اعضاء دانشگاه در آبان ماه 1358 انجام گرفت. از 4320 نفر كل افراد دانشگاه با احتساب دانش جويان 2900 نفر در راي گيري شركت كردند. 1737 نفر به دانشگاه صنعتي شريف و 1116 نفر به دانشگاه صنعتي تهران راي دادند و بقيه آراء ممتنع بود.

همچنين از فعاليت هاي ديگر، تعيين كميته هاي مختلف براي رسيدگي به امور انقلابي و اداري دانشگاه بود. فعاليت اين شورا تا شروع انقلاب فرهنگي در ارديبهشت ماه 1359 ادامه داشت و سپس متوقف شد. تعداد جلسات تشكيل شده اين شورا 30 جلسه عادي و 5 جلسه فوق العاده بود. از نكات جالب اين دوره مسابقه ي اعضاء هيات علمي براي عدم دريافت حق مقام و مسئوليت ها بود كه بالاخره موافقت شد 40 درصد اين پول ها در محلي به نام صندوق رفاه كاركنان دانشگاه براي مخارج رفاهي كاركنان جمع شود.

  • دولتي شدن دانشگاه چه مشكلاتي را به همراه داشت ؟

قبول مسئوليت در آن زمان، يعني ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي كه همه گروه ها و افراد به بركت اين پيروزي احساس آزادي مي كردند، شجاعت خاص خود را مي طلبيد. به همين دليل ، دكتر رنجبر با مشكلات خاصي كه مربوط به آن دوره بود، مواجه شد. اما به هر حال ايشان توانست اين دوره را با همه ي گرفتاري هاي آن پشت سر بگذارد. يكي از مشكلات زمان رياست دكتر رنجبر، دولتي شدن دانشگاه بود. زيرا بنا به مصوبه اي در شوراي انقلاب ، كليه‌ي دانشگاه‌ها مي بايست از تاريخ 1/6/58 ، از آئين نامه هاي دانشگاه تهران كه دولتي بود تبعيت مي كردند. قبول اجراي اين موضوع در ابتدا با مقاومت دانشگاه مواجه شد. لكن پس از مدتي مورد قبول واقع و احكام استخدامي كليه‌ي كاركنان مشمول مقررات استخدامي دانشگاه تهران گرديد. در زمان ايشان شوراي مميزي منتخب دانشكده ها و مراكز و كميته مميزي منتخب اين شورا تشكيل شد و احكام اعضاء هيات علمي مورد بررسي قرار گرفت. در نهايت مقام و پايه ي آنها از مربي تا استاد بر مبناي مقررات دانشگاه تهران تعيين و ابلاغ گرديد.

  • فعاليت هاي شوراي انقلاب فرهنگي و شوراي جهاد دانشگاهي چگونه بود ؟

پس از انقلاب گروه هاي سياسي مختلفي اعم از كومله، دموكرات، مجاهدين، انجمن اسلامي و غيره كه اعضاي آن از دانشجويان فعال بوده و بعضاً از طرف بعضي استادان نيز حمايت مي شدند در دانشگاه شكل گرفت و دفاتري را براي خود در اختيار گرفتند. در شوراي هماهنگي نمايندگاني از اين گروه‌ها شركت داشتند . تداخل تصميمات اين شورا با شوراي آموزشي دانشگاه مشكلات بسيار حادي را ايجاد كرده و عملاً به درگيري فيزيكي نيز منجر شده بود. اين موضوع باعث شد تا طبق تصميم شوراي انقلاب فرهنگي كليه دانشگاهها به مدت 2 سال به حالت تعطيل درآيد و در اين مدت اداره ي امور آن ها به شورايي به نام شوراي جهاد دانشگاهي متشكل از سه نماينده از اعضاي هيات علمي، دانش جويان و كاركنان اداري واگذار شود. بنظر مي رسد هدف از تعطيلي دانشگاهها اولاً معلق ساختن و تعطيل كردن شرايطي بود كه به علت بازنگري مفاد دروس و كيفيت آموزشي دانشگاهها به وجود آمده بود. ضمناً قرار شده بود كه از استادان دانشگاه ها در مدت تعطيلي، براي همكاري در گروه هاي برنامه ريزي درسي كه در وزارت علوم مستقر بود و يا همكاري در ترجمه و تدوين (به منظور ايجاد ارتباط بيشتر بين دانشگاه و صنعت) استفاده شود. عضو آموزشي شوراي جهاد، دكتر عباس انواري از استادان قديمي دانشكده فيزيك بود كه پس از استعفاي دكتر رنجبر در تاريخ 9/7/59، رياست دانشگاه را هم به عهده داشت. برنامه اي كه از طرف رياست دانشگاه اعلام شد، جلب مشاركت همكاران آموزشي و حمايت از فعاليت هايي بود كه از طرف دانش جويان علاقمند به مسايل پژوهشي در جهت همكاري با صنايع و امور فني تحت نام «شاخه دانشجويان جهاد» انجام مي گرفت.

اين دوره يكي از سخت‌ترين دوران تاريخ دانشگاه ما بود. از طرفي با شور انقلابي دانشجويان و كارمندان و حمايت تعدادي زيادي از استادان همراه بود و از طرف ديگر مقاومت تعدادي از استادان را با خود داشت كه اصولاً با تعطيلي دانشگاه مخالف بودند و اين كارها را به قصد دور كردن استادان از محيط دانشگاه مي دانستند. به اين وضعيت بايد شتاب زدگي و بي تجربگي شاخه دانشجويي جهاد را هم اضافه كرد كه براي در اختيار گرفتن بعضي امكانات دانشگاه بعضاً با مسئولين دانشكده‌ها درگير مي شدند. آنچه بيش از هر چيز موجب سختي كار مي شد و اينجانب نيز كه در آن زمان مديريت امور اداري دانشگاه را به عهده داشتم، از نزديك شاهد بودم ، وجود سليقه هاي متفاوت انقلابي و افراط و تفريط ‌هائي در سطوح مختلف بود. عده اي استفاده از منشي و ماشين نويس هاي خانم را غير شرعي مي پنداشتند. عده اي هم معتقد بودند كه بايد پرده اي در هر كلاس بين دانش جويان دختر و پسر نصب شود . كما اين كه در بعضي دانشگاه ها اين كار انجام شده بود. عده اي نيز معتقد به جداسازي كلاس هاي پسران و دختران بودند. همچنين عده اي برخورد شديد با دانش جويان بد حجاب را مي خواستند.

در اين ميان رياست دانشگاه سعي مي كرد تا آنجا كه در توان داشت، در جلب مشاركت همكاران براي رعايت مفادي كه به عنوان قانون از طرف شوراي انقلاب به دانشگاه ها ابلاغ شده بود، توفيق يابد. تلاش در جلوگيري از شدت عمل و كنترل تندروها از جمله ي اين موارد است. در اين ميان تعدادي از استادان با اين برنامه‌ي دانشگاهها موافق نبودند و به خود حق مي دادند كه مانند گذشته، اداره ي دانشگاه به وسيله شوراي منتخب دانشكده ها انجام شود و بالاخره از خدمت در دانشگاه معاف شدند. اينجانب كه از قديم با بسياري از اين همكاران آشنا بودم و مخصوصاً در زمان اعتصاب 4 ماهه قبل از انقلاب با ايشان مشاركت داشتم، از رخ دادن چنين اتفاقي و همچنين محيط نه چندان گرمي كه به علت عدم حضور دانش جويان در دانشگاه ايجاد شده بود، خوشحال نبودم به سهم خود آرزو داشتم شرايطي ايجاد شود كه سليقه هاي مختلف با هم كنار بيايند. شرايط انقلابي آن روزها، اگر چه شايد امروز قابل لمس نباشد و بعضاً مورد انتقاد نيز قرار گيرد، لكن بايد توجه داشت كه از آن زمان مشكلات فراواني وجود داشت كه از اوضاع و احوال سياسي كشور نشأت مي گرفت. مشكلات جنگ و كسري بودجه دانشگاه ها از طرفي و افراط و تفريط و درگيري هائي كه ظاهراً جنبه ي اداري و كاري ولي در واقع و جنبه ي سياسي داشت و هر روز در گوشه اي رخ مي داد از طرف ديگر. اين در حالي بود كه عده ي قابل توجهي از دانش جويان اين دانشگاه هم در جبهه هاي جنگ شهيد شده و هر روز خبري در اين زمينه به دانشگاه مي رسيد. تعدادي از همكاران اداري هم به اسارت گرفته شده بودند. دكتر حسن عباسپور نيز در حادثه هفتم تير 1360 به شهادت رسيد.

با اين احوال دانشگاه در تلاش بود تا اوضاع را بصورت مسالمت آميزي با كمترين خسارت نسبت به ساير دانشگاهها سازمان بخشد و كشتي دانشگاه را از ميان امواج طوفاني به سلامت به ساحل برساند و به حق درايت و صبر رياست وقت دانشگاه و مسئولين ديگر آن زمان و پس از آن تا به امروز بوده است كه دانشگاه توانسته پس از همه آن تلاطم ها سربلند و پيروز در جهت تعالي آموزش كشور گام بردارد. حاصل تلاش كليه مسئولين و همكاران آموزشي، اداري و دانش جويي در مدت زمان سالهاي 61-59 در كتابي بنام «كارنامه دو سال فعاليت هاي دانشگاه» به همت آقاي دكتر انواري به چاپ رسيده است. به هرحال به دستور حضرت امام خميني (ره) دانشگاهها در نيمه دوم سال تحصيلي 62-61 رسماً فعاليت آموزشي خود را با ورود دانش جويان قديمي شروع كردند و البته در نيمه دوم سال تحصيلي 61-60 هم كلاسهايي به نام طرح 25 واحدي تشكيل شده بود.

در نيمه دوم سال تحصيلي 63-62 دانش جويان قبولي اولين كنكور سراسري پس از تعطيل 2 ساله وارد دانشگاه گرديدند. لازم به ذكر است كه آقاي دكتر علي اكبر صالحي از اعضاي هيات علمي دانشكده مكانيك و معاون پژوهشي دانشگاه از تاريخ 25/9/61 پس از استعفاي آقاي دكتر انواري رئيس دانشگاه شد و با شروع تدريجي فعاليت هاي آموزشي و تشكيل شوراي دانشگاه در جوّ دانشگاه هم تغييراتي ايجاد شد كه بنظر اينجانب يك مقدار بعلت داشتن صورت مهربان و رفتار صميمانه اي بود كه ايشان داشته و دارند.

  • قبل از پيروزي انقلاب عده اعضا هيات علمي دانشگاه چند نفر و مراتب علمي آنها چگونه بود؟

عده اعضا هيات علمي مطابق با كتابي كه با عنوان راهنما و آئين نامه هاي آموزشي دانشگاه صنعتي شريف كه آقاي دكتر رنجبر در زمان رياست خود در 1359 منتشر نمودند 271 نفر بودند بدين ترتيب : 7 نفر استاد: دكتر بهمن مهري (رياضي)، دكتر احمد دادگر شيمي، دكتر برزو مداراني و دكتر فريدون هژبري (شيمي)، دكتر جعفر اركاني حامد (فيريك)، دكتر محمود نحوي (برق) و دكتر بيژن اعلامي (سازه، عمران فعلي)- 27 نفر دانشيار، 126 نفر استاديار، 51 نفر مربي و 60 نفر دستيار بودند كه در شهريور ماه 1359 مطابق آئين نامه استخدامي دانشگاه تهران اين مراتب تغيير كرد. البته اولين نفري كه به درجه استادي رسيد آقاي دكتر مهدي بهزاد (رياضي)، بود كه قبلاً به دانشگاه ديگري منتقل گرديده بودند.

  • آمار اعضاي هيات علمي در حال حاضر چقدر است؟

آمار اعضا هيات علمي دانشگاه تا آخر اسفند 1381 در كتاب آئين نامه ي آموزشي دانشگاه منتشر شده به وسيله معاونت آموزشي عبارت است از : 3 نفر مربي آموزشيار، 54 نفر مربي، 165 نفر استاديار، 84 نفر دانشيار و 65 نفر استاد كه جمعا 371 نفر مي باشند. آقايان دكتر حصاركي (رياضي) دكتر سلطانيه (مهندسي شيمي)، دكتر كوكبي (متالورژي) و دكتر مشايخي (مديريت) از دانش جويان دوره اول و دكتر آشوري (متالورژي) ، دكتر ارفعي (فيزيك)، دكتر وساقي (فيزيك)، دكتر ظهوري زنگنه (رياضي) ، دكتر هدايتي دزفولي (فيزيك( و دكتر معصومي همداني )گروه فلسفه و علم) از دانش جويان دوره دوم دانشگاه مي باشند.

  • روساي دانشگاه پس از پيروزي انقلاب چه كساني بودند؟

آقايان مرحوم حسينعلي انواري(برق 58-57)، دكتر علي‌محمد رنجبر(برق59-58) دكتر عباس انواري (فيزيك61-59) دكتر علي اكبر صالحي (مكانيك 64-61) ، مجددا دكتر عباس انواري (68-64) ، مجدداً دكتر علي اكبر صالحي (72-68) دكتر سيد محمد اعتمادي (برق 74-72) دكتر سيد خطيب الاسلام صدر نژاد (متالورژي76-74) و دكتر سعيد سهراب پور (مكانيك 76 تا الان) رياست دانشگاه را بعهده داشته و تا آنجا كه در توان ايشان بوده براي پيشبرد دانشگاه در شرايط متفاوت از لحاظ سياسي، مالي و اداري كوشش كرده اند. بنظر اينجانب بسيار خوبست كه كارنامه زمان رياست خود را از طريق نوشتن كتاب، مقاله و يا همين مصاحبه ها ارائه دهند تا درس و تجربه اي براي آيندگان باشد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

ارتباط با ما

 

 

 
تهران، خیابان آزادی، دانشگاه صنعتی شریف، ساختمان انجمن فارغ التحصیلان  15
(+98 21) 66085860
 (+98 21) 66164490-2
  (+98 910) 8468041

66085866  
3000101151  
info@alum.sharif.edu  
https://telegram.me/AlumSharif  
پیوندهای مفید

 

آخرین نظرات

We use cookies to improve our website. Cookies used for the essential operation of this site have already been set. For more information visit our Cookie policy. I accept cookies from this site. Agree