-->

شهروندان حق دارند كه مديران لايق و كارآمدي داشته باشند

تاریخ درج: 13 فروردين 1392

نظر به اهميت مباحث مطروحه در ميزگرد تلويزيوني برگزار شده در شبكه 4 سيما، مفاد اين دو نشست با تفصيل بيشتري به شرح زير پياده مي‌شود:

دکتر واعظ زاده در شروع بحث عنوان کرد با توجه به درآمدهای نفتی این سالها و بودجه‌هایی که برای ساخت پروژه های مختلف هزینه شده ما آمادگی و پتانسيل توسعه اقتصادی را داریم، اما توسعه اقتصادي بدون استراتژی درست و الگوی مدون ميسر نيست. در اين راستا شناخت وضعیت فعلی و تدوین روشهایي براي پرکردن فاصله‌ها با وضعیت مطلوب یک ضرورت است.

دکتر مشایخی بحث را به این ترتیب مطرح کرد که چالش های موجود در سه لایه مطرح هستند:

1- تحول مبانی فکری وذهنی كه براي اقتصاد چالش برانگيز است.

2- جداسازي مدیریت تخصصی از مديريت سياسي كه منجر به پيشرفت اقتصاد مي‌شود.

مخلوط كردن مديريت اقتصادي و سياسي آسیب های فراوانی به اقتصاد می‌زند. ما در كشور مديران اقتصادي داريم كه منابعي را اداره كرده‌اند كه در طول سالها برای آنان یک خبرگی بوجود آورده است. آنها میتواند ظرفيت سازي كنند و زمینه رشد را فراهم کنند، چراكه با امکانات محدودی فکر کرده، ثروت ایجاد کرده و رشد کرده اند. اگر تيم اجرایی دولت عوض شود و به آنها مسئوليت داده نشود و كساني مسئوليت بگيرند كه وارد نيستند باعث بهم ريخته شدن اوضاع اقتصادي خواهد بود.

3-روابط بين الملل و استقرار رقابت

چرا مردم نسبت به سرمايه دار احساس خوبي ندارند.

چون ثروت در يك اقتصاد رقابتي سالم بوجود نمی‌آید و بر اساس ارزشی که برای جامعه خلق شده سرمایه دار رشد نکرده بلکه براساس رانت جویی و رانت خواری سرمایه داران رشد کرده اند.

بنابراين اگر دولت تسهيل گر باشد اقتصاد رقابتي به وجود می‌آید. در اقتصاد رقابتي كارآفريني رشد کرده و ارزش و ثروت در اثر خلاقیت و نوآوری و تفکر توليد مي‌شود. یعنی ثروت از فکر تولید می‌شود. بنابر این بايد ساختاري ايجاد و مستقر شود كه در آن مردم رقابتي عمل كنند و نوآوران بتواننند ثروت و ارزش افزوده تولید کنند. در آنصورت ما قضاوت نمي‌كنيم بلكه خود مردم و جامعه قضاوت مي‌كنند و در آن شرايط ديگر نمي تواند رانت وجود داشته باشد.

موضوع مبانی فکری و ذهنی نيز خود در چهار سرفصل قابل بررسی است:

1-تحول فكري در مديران ارشد به نحویکه جامعه بتواند اين تحول را ببيند.

يك مدير توسعه‌گرا به اين موضوع حساس است كه برای توسعه اقتصادی بستر سازی کند و اگر اقتصاد رشد نداشت در صدد رفع موانع بر‌آید. مردم وقتی این را ببینند خود چرخهای اقتصاد را به گردش در می‌آورند. اگر مدیران ارشد به این موضوع حساس نباشند فعالیتی برای رشد اقتصاد نخواهند داشت و رکود اقتصادی در جامعه پدیدار می‌شود.

2-تحول فكري در دولت یعنی اینکه خدمتگزار باشد نه عامل.                                                                                               

نگاه دولت بايد این باشد که برای اجراي طرح‌هاي مختلف که باعث پيشرفت می‌شود بستر سازی کند نه اینکه خود عامل اجرایی شود. اگر دولت اجرای طرحها را پشتیبانی کند خیل عظیم مردم فعال مي‌شوند. آنوقت آمارها از اینکه تعداد پروژه‌های اجرا شده را شامل شود به تعداد زیر ساخت‌های فراهم شده تبدیل می‌شود.

3-تحول در قضا و قضاوت و قوانين كه تسهيل كننده باشد.

قوانين تا چه حد پاسخگوي نيازهاي توسعه است. تا چه حد موانعي كه توليد ميِ‌شود توسط قوانين به سهولت برطرف مي‌شود تا به اين وسيله فعالان اقتصادي دلگرم باشند. اگر فعالان دلگرم باشند پيشرفت ايجاد مي‌شود. ولي اگر سرمايه گذاران در پيچ و خم قانوني گير كنند دلسرد مي‌شوند و سرمايه گذاري نمي‌كنند. در نتيجه كمتر وارد اين صحنه مي‌شوند. يك قوه قضائيه چالاك دانا و آشنا به اين مسائل مي‌تواند اين كار را انجام دهد.

4-تحول فكري در جامعه به نحویکه سرمايه گذاري و كارآفريني دارای ارزش باشد.

آقای دانش جعفری در ادامه و با توجه به نكات مطروحه گفت در حال حاضر ثروتمند بودن یک ضد ارزش است. در سریال‌ها و فیلمهای ایرانی همه پولدارها آدم‌های بدی هستند. ما برای هر شغل و یا عنوانی یک روز اختصاص داده ايم، ولی برای کارآفرینان روز بخصوصي نداریم. روز معلم داريم، روز كارگر داريم، ولي در هيچ روزي از كساني كه سرمايه گذاري‌هاي درستي انجام داده‌اند تقدير نمي‌شود. اگر سرمايه دار منابع مالي را كه دارد براي منافع ملي و پيشرفت بكار نبرد پيشرفت ايجاد نمي‌شود. در نتيجه مردم به سمت سرمايه گذاري نمي‌روند، منابع را انبار می‌کنند و راکد نگه می‌دارند. ثروت اندوزي مي‌كنند و به توليد ثروت نمي‌پردازند. دانش جعفری افزود نظام مالي و نيازهاي مالي براي پيشرفت اقتصادي یک ضرورت است. هر روشی تدوین شود برای عملیاتی شدن نیاز به منابع مالی دارد و اگر برآورد نیازها بر اساس واقعیت‌ها نباشد منابع انسانی و تجهیزاتی به هدر خواهد رفت.

آقای میر معزی گفت ما باید فاصله خود با الگوی اسلامی را مشخص كنيم. بايد خلا‌ءها را شناسایی کنیم و روش‌هاي پر کردن این خلا ها را تدوين كنيم. دور شدن از الگوی اسلامی مانع پیشرفت اقتصادی است. اجراي احکام اسلامي، عدل اسلامی و کاهش مصرف باعث رشد اقتصادی مي‌شود.

دکتر مشایخی در پاسخ گفت: کاهش مصرف به تنهایی باعث رشد اقتصادی نمی‌شود، بر عکس باعث رکود اقتصادی می‌شود چراكه تولید کاهش می‌یابد. الگوی ما باید مدیریت مصرف باشد و تقاضاي مصرف بايد مبنای تولید قرار گیرد. بايد مكانيزمي ايجاد شود كه عرضه بهينه شود. اگر تقاضای مصرف كم شود چرخه عرضه افت می‌كند.

به عبارت دیگر باید تولید بر مبنای نیاز مصرف انجام شود و مازاد آن برای منابع تولید جدید و داد و ستد سرمایه گذاری شود. در این صورت است که چرخه اقتصاد به سمت رشد حرکت می‌کند. حال اگر منابع انساني و معدني هدر بروند و مديران كارآمد نباشند، اگر سوء مديريت داشته باشند و سرجاي خود نباشند، آيا از عدالت اسلامی دور نشده ایم.

حق هر شهروندي است كه مديران درست فعاليت كنند. اگر به دليل عملكرد آنها حق شهروندان ضايع شود از عدالت دور شده‌ایم.

سرمايه گذاري، ايجاد ثروت و ايجاد كار بايد در جامعه ارزش باشد. وقتي چنين شد سودهايي خواهد داشت كه خود باعث پيشرفت مي‌شود. كساني كه در اين ميدان عمل مي‌كنند بايد قهرمان تلقي شوند. در حال حاضر به علت عدم شفافيت در فعاليت اقتصادي و وجود رانت‌ها، نگرش خوبي نسبت به كساني كه ظرفيت سازي مي‌كنند وجود ندارد.

اگر نظامي نتواند زمینه پیشرفت فراهم کند آیا بر مبنای عدالت عمل کرده است. اگر می‌گوییم عدالت و امنيت در الگوي اسلامي وجود دارد و دستورات اسلامي در بحث حقوقي ضامن پیشرفت است، پس باید در تعامل با هم و در داد و ستد با هم عمل کنیم. كشورهايي هستند كه مي توانند نیازهای ما را برای پيشرفت اقتصادي تامین کنند. هيچ كشوري بصورت ايزوله نمي‌تواند پيشرفت كند و در نتيجه ما بايد در روابط بين‌الملل خود گزينه پيشرفت اقتصادي را در نظر بگيريم.

پيشرفت يعني در خانواده‌اي بچه ها بيكار نباشند و بتوانند شرافتمندانه كار كنند. بتوانند آسايش داشته باشند،‌ تحصيل كنند و درآمد سرانه‌اي برابر با افراد مشابه خود در سراسر دنيا داشته باشند. البته روابط بین‌الملل سالم و با رعايت کامل اصول اخلاق مد نظر است و نه رقابت ناسالم.

در خاتمه دکتر واعظ زاده جمع بندي نظرات دريافتي از بينندگان برنامه تلويزيوني را در رابطه با موانع پیشرفت اقتصادی به شرح زیر بر شمرد:

1- بی ثباتی سیاستهای کلان

2- ضعف مدیریت

3- ناکارامدی قوانین

4- عدم استفاده صحیح از منابع انسانی

5-فساد در نظام اقتصادی

6-بوروکراسی اداری

7-ضعف در شایسته سالاری

8-مدیریت رانتی

فروزنده طبيبي

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

ارتباط با ما

 

 

 
تهران، خیابان آزادی، دانشگاه صنعتی شریف، ساختمان انجمن فارغ التحصیلان  15
(+98 21) 66085860
 (+98 21) 66164490-2
  (+98 910) 8468041

66085866  
3000101151  
info@alum.sharif.edu  
https://telegram.me/AlumSharif  
پیوندهای مفید

 

آخرین نظرات

We use cookies to improve our website. Cookies used for the essential operation of this site have already been set. For more information visit our Cookie policy. I accept cookies from this site. Agree