"دکتر مهدی ضرغامی – رئیس اسبق دانشگاه صنعتی شریف و مسئول برنامه ریزی و احداث دانشگاه صنعتی اصفهان"
این سخنرانی به صورت غیر حضوری انجام شده است.
با سلام و تشکر از انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف و این که به من این فرصت را دادند که مصدع شما شوم و تجربیات خودم را در مورد آموزش و پژوهش در علوم و مهندسی، همراه با تصویری از آینده با شما در میان بگذارم.
در تاریخ ایران، ایجاد صنایع خاصی مبداء تحولات عمیق تکنولوژی بوده است. برای مثال، ایجاد راه آهن سراسری در زمان سلطنت رضا شاه، ایجاد کارخانه ذوب آهن در دهه 1340 و ایجاد انرژی اتمی در اواخر دهه 50، هر یک منشاء تغییراتی شد که قابل تصور نبود. در دهة 1340، تصور بر این بود که ایجاد کارخانه ذوب آهن اصفهان سرآغاز ورود ایران به صنایع سنگین و تکنولوژی مربوطه خواهد بود، اما ایران برای ورود به چنین مرحلهای از صنعت، آمادگی لازم را نداشت و نیروی انسانی متخصصی که بتواند چرخ های صنایع سنگین را به حرکت درآورد و مسائل فنی و علمی مربوط را در داخل حل کند، موجود نبود. به این دلیل، فرمان تأسیس دانشگاه ما صادر شد تا از یک سو، نیروی متخصص مورد نیاز صنایع سنگین را تربیت کند و از سوی دیگر با انجام پژوهش در شمار دانشگاه های معتبر علمی و تکنولوژی جهان درآید.
دانشگاه ما توسط دکتر مجتهدی تأسیس شد و استادان شایسته ای به کادر آموزشی پیوستند و دانشجویان با استعدادی وارد دانشگاه شدند. مجتهدی با تمام نیرو، برای تحقق هدف ایجاد یک دانشگاه که در شمار دانشگاه های معتبر علمی و تکنولوژی جهان باشد، مبارزه کرد. در زمان ریاست دکتر امین، دانشگاه ما سازمان یافت و اولین دوره های فارغ التحصیلان در صنایع داخلی، مشغول به کار شدند و یا به مؤسسات علمی خارج جهت ادامه تحصیل رفتند و در هر جا که بودند، درخشیدند و مایه افتخار همه ما شدند. هنوز چند سالی نگذشته بود که دانشگاه ما در سراسر دنیا، به عنوان یک مؤسسه آموزش عالی معتبر شناخته شد. استادان دانشگاه ما، به پژوهش و تهیه و چاپ مقالات علمی پرداختند، ولی این پژوهش ها با مسائل روز و آینده ایران ارتباطی نداشت و ما در مطالعه و هدایت سیاست های تکنولوژی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی کشور، نقشی نداشتیم. پژوهش های ما در پیشبرد تکنولوژی، نوآوری در صنایع، اختراع، ایجاد صنایع منتج از آن، و اقتصاد ایران نقشی مهمی نداشت. استادان رشته های مهندسی، اغلب روی ادامه کار دکترایشان پژوهش میکردند و مقاله می نوشتند. در رشته های علمی هم چون فیزیک، ریاضی و شیمی، مشکل اساسی ما، ایجاد ارتباط و ادامه تماس با محیط های زنده و فعال علمی و جهان، و دانشمندان طراز اول بود؛ چه دور افتادن از چنین محیط هایی، موجب رکورد فکری بود. برای رفع این مشکلات، دانشگاه اقدام به ایجاد مراکز پژوهشی کرد تا پژوهش در مسیر نیازهای جامعه قرار گیرد. «مرکز خواص و کاربرد مواد و انرژی» به سرپرسرستی دکتر وجدانی، «انستیتوی آب و انرژی» به سرپرستی دکتر نوحدانی، «مرکز تحقیقات الکترونیک» به سرپرستی مهندس صمصام بختیاری، «مرکز تحقیقات مهندسی بیوشیمی» به سرپرستی دکتر فاضلی، مثالی چند از این مراکز است ولی موفقیت محدود بود و دانشگاه ما، هنوز در شمار دانشگاه های معتبر علمی و تکنولوژی جهان درنیامده بود.
سؤالی که این جا مطرح می شود این است که چگونه می توانیم دانشگاه خود را به یکی از دانشگاه های معتبر علمی و تکنولوژی جهان تبدیل کنیم؟ در طول خدمت ام در دانشگاه، درباره این سؤال خیلی فکر و مطالعه کردم و نتیجه این افکار و مطالعات، طرح ایجاد دانشگاه صنعتی اصفهان بود که سعی می کرد به بسیاری از مشکلات ما در ایجاد یک دانشگاه معتبر علمی جهانی، جوابگو باشد. چون به نظر نمی رسد که مشکلات و چالش های امروز، نسبت به آن سال ها تغییر اساسی کرده باشد. من اصول فکری این طرح را با شما در میان می گذارم.
هدف من از طرح ایجاد دانشگاه صنعتی اصفهان، ایجاد دانشگاهی در سطح معتبرترین دانشگاه های جهان بود. دانشگاهی که از بهترین و مستعدترین دانشجویان کشور، مهندسینی نوآور و پیشرو تربیت کند که بتوانند چهرة تکنولوژی کشور را تغییر دهند و ایران را در شمار کشورهای پیشرفته تکنولوژیکی جهان قرار دهند و دانشمندانی بپرورانند که با سنت علمیِ [1] حاکم بر محیط دانشگاههای پیشرفته تربیت شدهاند. چنین دانشمندانی در سطح جهانی، قادرند دانشجویانی تربیت کنند که نتیجه پژوهش آنان، موجب پیشبرد تکنولوژی و علوم در کشور گردد و زیربنای سیاست های کشور را بسازد. البته، چالش های متعددی در این راه بود از جمله:
- چگونه می توانیم کادر آموزشی و پژوهشی لازم را از بهترین دانشگاه های جهان جذب کنیم و در اصفهان، گرد هم آوریم؟
- چگونه می توانیم زندگی آنان را چنان تأمین کنیم تا بتوانند همّ خود را منحصر به آموزش و پژوهش کنند؟
- چگونه می توانیم سنت علمی را بر محیط دانشگاه حاکم کنیم؟
- چگونه می توانیم مسیر پژوهشهای دانشگاه را جهت نوآوری در تکنولوژی و در رابطه با نیازهای کشور قرار دهیم؟ چگونه میشود دانشگاه را مؤثرترین وسیله برای توسعه علمی و تکنولوژی کشور گرداند؟
- چگونه می توان وسایلی فراهم کرد تا نوآوری دانشجویان و استادان، نتایج اقتصادی لازم را در کشور داشته باشد؟
پاسخ به این چالشها، ابعاد متعدد داشت:
چالش اول: ساختار دانشکده ایِ موجود، ارتباط لازم را با مسائل کشور به وجود نمیآورد. پس ساختار جدیدی بر اساس مسائل بزرگ و کلی کشور می بایست به وجود آید. بنابراین، دانشگاه بر اساس شش بخش آموزشی و پژوهشی در رابطه با نیازهای کشور پایهگذاری شد و برنامه های آموزشی متعدد در قالب این بخش ها ارائه گردید. این ساختار می توانست پژوهش دانشگاه را با نیازهای کلی کشور مرتبط سازد. این بخش ها عبارت بودند از:
- انرژی؛ بخش دربرگیرنده تمام فعالیت های آموزشی و پژوهشیِ مربوط به منابع انرژی چون انرژی برق، نفت، گاز، هسته ای، خورشیدی، بادی، اقیانوسی، سیالات، آب، انتقال و تبدیل انرژی، مصرف انرژی و سیاست های مربوط به انرژی بود
- انفورماتیک؛ این بخش دربرگیرنده تمام فعالیتهای آموزشی و پژوهشی مربوط به اطلاعات، فرایش[2] اطلاعات، ارتباطات، کنترل، و علوم و مهندسی کامپیوتر و سیاست های مربوط به آن ها بود.
- مواد؛ این بخش دربرگیرنده تمام فعالیت های آموزشی و پژوهشی مربوط به مواد از منبع چون معدن و مینرال ها، متالورژی، پلیمرها، بتون، خاکشناسی، فرایش مواد، طراحی سازه ها، طراحی صنعتی و معماری، و سیاست های مربوط به آن ها بود.
- غذا؛ این بخش دربرگیرنده تمام فعالیتهای پژوهشی مربوط به تولید مواد غذایی، فرایش مواد غذائی، بسته بندی و توزیع[3]، مصرف و تغذیه و سیاست های مربوط به آن ها بود.
- سیستمهای تکنولوژی جامعه و انسان؛ این بخش دربرگیرنده مسائل مربوط به فلسفه در ارتباط با فرهنگ سنتی، محیط زیست، حمل و نقل و کلیه سیستم هائی که تأثیر تکنولوژی، جامعه و انسان و سیاست های مربوط به آن ها را بررسی می کند بود.
- علوم؛ وظیفه اصلی این بخش، ایجاد و حفظ و اعتلای سنت علمی در بالاترین سطح در کشور بود و آموزش و پژوهش در ریاضی، فیزیک، شیمی، بیوشیمی، بیولوژی، ژئولوزی و ژئوفیزیک در آن متمرکز میشد.
چالش دوم: تربیت و تأمین کادر آموزشی و پژوهشی یکی از چالشهای مهم بود که برای حل این مشکل، برنامه خاصی که مشتمل بر انتخاب 200 تن از با استعداترین و برجسته ترین فارغ التحصیلان دانشگاه خودمان و سایر دانشگاه های داخل و خارج از کشور و اعزام آنان به بهترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان بود به موقع به اجرا گذاشته شد. هدف این بود که پیشروترین گروه های علمی و تکنولوژی جهان را شناسایی کنیم برنامه خود را به آنان معرفی کنیم و منتخبین خودمان را در تیم آنان قرار دهیم. برای مثال از طریق هرالد براون، رئیس دانشکدههای مهندسی[4] دانشگاه ام آی تی، با پروفسور فارستر[5] که از ابزار «سیستمهای دینامیکی[6]» در پیداکردن راه حل برای مسائل در زمینه های فنی، اقتصادی، اجتماعی استفاده می کرد، آشنا شدم. وی قبول کرد سه تن از منتخبین ما را در تیم خود بپذیرد. دکتر علینقی مشایخی، یکی ازین سه تن بود که به ایران بازگشت و «دانشکده مدیریت و اقتصاد» دانشگاه را پایهگذاری کرد. با این که خیلی از آن 200 نفر به ایران مراجعت نکردند، این گروه تأثیر فوق العاده ای در ایجاد دانشگاه صنعتی اصفهان و اعتلای دانشگاه صنعتی شریف در تهران و بسیاری از نهادهای دیگر کشور داشتند.
چالش سوم، ایجاد سنت علمی در علوم بود. همان طور که قبلاً اشاره شد، یکی از مشکلات، حفظ و اعتلای سطح علمی استادان، و ایجاد ارتباط بین استادان و دانشجویان با فعالترین و نوآورترین دانشمندان جهان و بالاخره، ایجاد سنت علمی در کشور بود. به این منظور، به همراهی دکتر حسین پرتوی و دکتر اردلان با پروفسور عبدالسلام که بعدها برنده جایزه نوبل در فیزیک شد، وارد مذاکره شدیم که مرکزی به منظور اعتلای سطح دانشمندان و دانشجویان منطقه (خاورمیانه) در رشته های فیزیک نظری و ریاضی در ایران، به وجود آوریم و از دانشمندان تراز اول جهان دعوت کنیم که به ایران آمده و سمینارهایی یک دو هفته ای، در مورد پیشرفت های علوم در این زمینه ها، ارائه دهند و با دانشمندان و دانشجویان ما ارتباط برقرار کنند (این برنامه مورد موافقت قرار نگرفت ولی بعد از انقلاب، به صورت دیگری به وجود آمد).
چالش چهارم، آموزش بود و هدف ما، تربیت مهندس نوآور و پیشرو[7] بود. دانشجویان دانشگاه، همگی میبایستی از یک فهم عمیق در اصول ریاضی، علوم، و علوم زیربناییِ مهندسی برخوردار باشند و در رشته های مختلفی که قابلیت جذب آنان را فراهم میکند، تبحر پیدا کنند. دانشجویان دروس تخصصی لازم خود را در شش بخش دانشگاه میگیرند تا دروس تخصصی برای هر دانشجو، یک تمرکز[8] رشته ای به وجود آورد. مثال این تمرکز رشته ای؛ مهندسی ارتباطات، کامپیوتر، سازه، معدن، و طراحی مکانیک است. در این سیستم، دانشجو قادر بود که تمرکز رشته ای خود را شخصاً طراحی کند.
دانشگاه صنعتی اصفهان مانند هر آرمان دیگری، موفقیت کامل نداشت. اما بدون آرمان و بدون تصویری از آینده ای درخشان، بدون داشتن اهدافی برای نیل به این آینده درخشان و بدون جدیت شبانهروزی در این راه، زندگی مفهوم ندارد. دانشگاه صنعتی اصفهان با همت و کوشش فوق العاده استادان و مدیران و کارکنانش، یکی از دانشگاه های معتبر ایران شد. ولی مسائلی که 40 سال پیش مطرح بود، کم و بیش در دانشگاه های ما هنوز مطرح است. در این چند دقیقه، مایلم در مورد اهداف آموزشی و پژوهشی دانشگاه و مسئولیت گروه های مختلف در رابطه با آینده دانشگاه، به اختصار نظراتم را بیان کنم.
1- هدف آموزش دانشگاه در مهندسی چه باید باشد؟
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید انواع مهندس را تعریف کرد. منظور من از «نوعِ مهندس»، رشته تحصیلی او نیست، بلکه دید او، آرمان او و نقش او در جامعه است.
- مهندس نوآور[9] ، همّ خود را مصروفِ توسعه مرزهای علم و تکنولوژی میکند. با ریاضیات و علوم زیربنائیِ تکنولوژی، کاملاً آشناست و در کاربرد آن ها در حل مسائل، مهارت دارد. کوشش دانشگاه میبایستی علاوه بر تاکید به ریاضیات، علوم پایه و علوم زیربنائی و تکنولوژی صرف، تربیت گرایش دانشجویان و استادان به اختراع تکنولوژی[10] باشد. یکی از هدف های اصلی آموزش در این دانشگاه، باید تربیت مهندسین نوآور، مخترع و کارآفرین باشد
- مهندس طراح[11]: مهندس طراح با آن چه در داخل مرزهای علم و تکنولوژی است،. به اندازه نیاز خود آشناست و از آن در ایجاد سیستم های جدید استفاده میکند ولی نقشی در توسعه این مرزها ندارد. دانشگاه، میبایستی تربیت مهندسین از این نوع را محدود به گروهی کند که با طراحی سیستم های بغرنج سروکار دارند و تربیت طراحان سیستم های سادهتر را به فارغ التحصیلان دانشگاه های دیگر محول کند.
- مهندس راهبر تکنولوژی[12]: مهندسراهبر تکنولوژی حافظ و نگهبان تکنولوژی است و راهبری سیستم های صنعتی را به عهده دارد. ما باید تربیت این نوع از مهندسین را، به سایر مؤسسات آموزش عالی محول کنیم.
- مهندس پیشرو[13]:این نوع از مهندسین، نقش خود را در قالب منطقه ای و جهانی می نگرند. از نیازها، موفقیتها و محدودیتهای منطقه و جهان مطلعاند. چالشهای بزرگ جامعه[14]چون مسائل محیط زیست را درک می کنند و با یک اصول اخلاقی و اجتماعی[15]، به مسائل می نگرند. اهمیت علوم و تکنولوژی و نقش مهندسی و دانشمندان را در تعریف سیاست های کشور، مخصوصاً در ارتباط با محیط زیست و روابط بین الملل، درک می کنند و ضمناً، از ابراز عقاید خود و تشویق همگان به پیوستن به این اصول اخلاقی و اجتماعی اباعی ندارند و ترس و هراسی به خود راه نمی دهند. اینان، پیشرو تحول در جامعه هستند و دانشگاه می بایستی تربیت ایشان را در رأس اهداف خود قرار دهد. باشد که در آینده، مدیران لایق و معتقد ما شوند.
2- هدف پژوهشی دانشگاه در مهندسی چه باید باشد؟
اکنون که تعداد مقالات استادان ایرانی در نشریات جهانی به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته است، وقت آن رسیده که هدف پژوهش در مهندسی را از کمیت مقالات، به کیفیت، ایجاد ارتباط با مسائل تکنولوژی کشور و کوشش در بالابردن کارآفرینی و حمایت از مخترعین در مهندسی، تغییر دهیم. در این راه، باید از پژوهش های بینرشتهای[16] که زیربنای سیاستهای ملی هستند، و در پژوهشهایی که موجب شکوفائی استعدادهای جوانان ما می شود، حمایت شود و این ممکن است مستلزم تغییر ساختارهای دانشگاهی (مشابه آن چه در مورد دانشگاه صنعتی اصفهان بحث شد) و یا ایجاد مراکزی با هدف پژوهشی مشخص و برنامه زمانی محدود باشد. در بعضی از این مراکز، استادان و دانشجویان رشتههای مختلف، مسائل تکنولوژی و اجتماعی کشور (مانند محیط زیست، آموزش، اقتصاد و غیره) را مطالعه می کنند. در بعضی دیگر ، مسائل منطقه و جهان مورد بررسی قرار میگیرد، و در بعضی هم، پژوهش با تأکید به اختراع، کارآفرینی و ایجاد صنعت نو و در نتیجه، افزایش اشتغال در رشته های تکنولوژی انجام می پذیرد.
3- هدف مدیریت دانشگاه و مدیران دولتی چه باید باشد؟
مدیریت دانشگاه، باید دارای آرمان باشد و دانشگاه را در شمار معتبرترین دانشگاه های جهان تصویر کند. اهداف لازم را تعیین کند و برنامه بگذارد و راه حل برای رفع مشکلات و محدودیتها بیابد. هرگز مدیریت دانشگاه، نباید وظیفه اخلاقی و اصلی خود را که فراهم آوردن امکانات برای شکوفائی استعداد دانشجویان و استادان است، از یاد ببرد. بزرگترین ثروت ما، استعداهای جوانان ماست و کوتاهی در شکوفائی آن، گناهی بزرگ است. مدیران دانشگاه باید بپذیرند و به دولت بپذیرانند که همان گونه که استعدادهای افراد یکسان نیست، دانشگاه ها نقش یکسان در کشور ندارند و نخواهند داشت. وظیفه مدیران دولتی نیز این است که این تفاوت در نقش مؤسسات آموزشی و پژوهشی را با توجه به استعدادهای آنان، بپذیرند و درک کنند که هدف همه دانشگاه ها، به تربیت مهندس و معلم برای نیازهای همان زمان، منحصر نمی شود. بعضی از دانشگاه ها، نقش دیگری دارند و نیروی متخصص آینده را تربیت میکنند. شما مدیران دولت، وظیفه اخلاقی دارید که کمک کنید تا این تصویر اعتلای دانشگاه، به منصة ظهور در آید و دانشگاه صنعتی شریف، یکی از دانشگاه های معتبر علمی و تکنولوژی جهان گردد.
شما مدیران دولتی، وظیفه خطیری را در پیشبرد هدف های پژوهشی بر عهده دارید. هر تغییری می بایستی از مدیران دولتی منشا گیرد. ایجاد مراکزی جهت مطالعه سیاستهای علمی و یا ایجاد مراکزی که تأکید بر اختراع و ایجاد صنایع نو در زمینه های مختلف تکنولوژی و استفاده از این اختراعات است، بدون حمایت دولت انجامپذیر نیست. پیشرفت مهندسی در علوم پزشکی و بیولوژی و نوآوری تکنولوژی عظیم در صنایع الکترونیک و کامپیوتر در غرب مدیون بودجه های پژوهشی است که دولت از طریق مؤسسات مختلف، در اختیار پژوهشگران قرار داده بود. چنین برنامههائی که موجب جهش واقعی تکنولوژی در کشور خواهد گشت، باید توسط مدیران دولتی طرح، و به موقعِ اجرا گذاشته شود. تعلل در این باره مجاز نیست.
آن چه باعث موفقیت و پیشرفت چشمگیر دانشگاه ما در گذشته و تداوم این موفقیت تاکنون شده، عشق و علاقه به دانشگاه، و کوشش خستگیناپذیر استادان، کارکنان و مدیرانی است که زندگی خود را وقف تربیت استعدادهای بینظیر دانشجوبان این دانشگاه کردهاند. نتیجه این عشق و علاقه و کوشش این است که دانشگاه صنعتی شریف، در شمار عالی ترین مراکز آموزش عالیِ جهان درآمده و دانشگاه صنعتی اصفهان، در مرتبه بعد آن قراردارد. اکنون موقع آن رسیده که آرمان والاتری داشته باشیم و همگی برای تحقق آن، هدفهایمان را تعریف کنیم و برای نیل به این هدفها، برنامه بگذاریم. چالش ها را دریابیم و مشکلات را یک به یک، از پیش برداریم تا دانشگاه ما، در شمار معتبرترین دانشگاههای جهان درآید و سنتِ علمی آن، آموزش مهندسین نوآور و پیشرو آن، و کیفیت پژوهش در آن، سرآمد دانشگاه های معتبر باشد.
جهت مشاهده اسلایدهای ارائه ایشان اینجا را کلیک نمایید.
[1] Scientific Culture
[2] Process
[3] Packaging and Distribution
[4] Dean of Engineering
[5] Professor Jay Forrester
[6] Systems Dynamics
[7] Leader
[8] Area of Concentration
[9] Innovator
[10] Entrepreneurship
[11] Integrator
[12] Custodian of technology
[13] Leaders
[14] Societal Challenge
[15] Social Ethics
[16] Interdisciplinary